در حال بخشیدن. (یادداشت مؤلف) ، جراح، نایب حاکم، ناظر. (ناظم الاطباء)، روحانی، روحانی بودایی. ج، بخشیان. (فرهنگ فارسی معین). پیشوایان دین مغول، عیافان و احکامیان یا جادوگران مغول. (یادداشت مؤلف). عنوان کاهن و روحانی بودایی در نزد مغول. و بمعنی نویسنده و دبیر و خواننده و جراح نیز به کار رفته است، ولیکن مطابق تحقیق کاترمر، این لفظ معادل کلمه چینی خوشانگ است، و همان لاما در تبت میباشد. بخشیان در ردیف ساحران شمرده شده و بت پرست بوده اند. مارکوپولو بخشیان را عبارت از ساحران و منجمان مغول شمرده و کلمه بخشی را بمعنی منجم و روحانی دانسته است. سیاح دیگری به نام ریکو دو مون کروا می نویسد: بخشیان خدایان متعدد دارند. بعضی به 365 خدا قائلند و هم میگوید که سلطان ارغون بجهت تعبیر خوابی که دید بخشیان را احضار کرد. کلمه بخشی بمعنی عالم و مجتهد و معلم و کاهن وروحانی هنوز در مغولی و زبان منچو وقلموق و قرقیز باقی مانده است، و بخشیان در دیرها و معابد بودائیان محترم و معزز شمرده میشوند آنها در نزد سلاطین مغول حرمت و مکانتی تمام داشته اند، چنانکه گیوک خان گروهی از آنها را در نزد خویش داشت و مهر خاصۀ خویش را به یکی از آنان داد و او را مأمور تفتیش و تحقیق احوال رعایا در تمام قلمرو خویش کرد، قوبلای قاآن نیز در حق آنها اکرام تمام نشان میداد. در دستگاه ایلخانیان مغول نیز بخشی ها دارای مقام و منزلت عالی بوده اند، چنانکه اباقاخان تربیت نوادۀ خویش غازان خان را بدانها واگذاشت، و ارغون نسبت بدانها احترام فراوان مبذول می داشت با اینهمه غازان چون اسلام آورد بخشیان و لامایان را واداشت که اسلام آورند و یا بولایات خویش بازگردند. باری بخشیان مسلمان به عنوان کاتب و شاید عارض در دستگاه تیمور نیز وجود داشته اند و منصب بخشی گری در دربار اعقاب تیمور غالباً مخصوص ترکان بوده، و گاه در دربار گورکانیان هند نیز لشکرآرایی و امیری به آنها واگذار میشده است، و در دستگاه بابر و اکبرشاه نیز ظاهراً عنوان بخشی گری مخصوص امرای سوار و یا عارضان سپاه بوده است. (از دایره المعارف فارسی به اختصار) : و بخشیان و امرا گفتند رفتن به بغداد عین مصلحت است. (جوامعالتواریخ رشیدی). و چون (غازان) در اوایل سن طفولیت نزد جد بزرگوار خویش اباقاخان می بود و او مایل براه و شیوۀ بخشیان و معتقد معتقدات ایشان، او را بیک دو بخشی بزرگ سپرد. (تاریخ غازانی ص 77). حکم یرلیغ بنفاذ پیوست که در دارالسلطنۀ تبریز و بغداد و دیگر بلاد اسلام تمامت معابد بخشیان وبتخانه ها و کلیساها و کنشتها خراب کنند. (تاریخ غازانی ص 85). پادشاه اسلام همواره با بخشیان بهم در بت خانه ملازم بود. (تاریخ غازانی ص 166). بتخانه ها و آتشکده ها و دیگر معابد... را خراب کردند و اکثر جماعت بخشیان بت پرست را مسلمان کردند. (تاریخ غازانی ص 188)
در حال بخشیدن. (یادداشت مؤلف) ، جراح، نایب حاکم، ناظر. (ناظم الاطباء)، روحانی، روحانی بودایی. ج، بخشیان. (فرهنگ فارسی معین). پیشوایان دین مغول، عیافان و احکامیان یا جادوگران مغول. (یادداشت مؤلف). عنوان کاهن و روحانی بودایی در نزد مغول. و بمعنی نویسنده و دبیر و خواننده و جراح نیز به کار رفته است، ولیکن مطابق تحقیق کاترمر، این لفظ معادل کلمه چینی خوشانگ است، و همان لاما در تبت میباشد. بخشیان در ردیف ساحران شمرده شده و بت پرست بوده اند. مارکوپولو بخشیان را عبارت از ساحران و منجمان مغول شمرده و کلمه بخشی را بمعنی منجم و روحانی دانسته است. سیاح دیگری به نام ریکو دو مون کروا می نویسد: بخشیان خدایان متعدد دارند. بعضی به 365 خدا قائلند و هم میگوید که سلطان ارغون بجهت تعبیر خوابی که دید بخشیان را احضار کرد. کلمه بخشی بمعنی عالم و مجتهد و معلم و کاهن وروحانی هنوز در مغولی و زبان منچو وقَلموق و قرقیز باقی مانده است، و بخشیان در دیرها و معابد بودائیان محترم و معزز شمرده میشوند آنها در نزد سلاطین مغول حرمت و مکانتی تمام داشته اند، چنانکه گیوک خان گروهی از آنها را در نزد خویش داشت و مهر خاصۀ خویش را به یکی از آنان داد و او را مأمور تفتیش و تحقیق احوال رعایا در تمام قلمرو خویش کرد، قوبلای قاآن نیز در حق آنها اکرام تمام نشان میداد. در دستگاه ایلخانیان مغول نیز بخشی ها دارای مقام و منزلت عالی بوده اند، چنانکه اباقاخان تربیت نوادۀ خویش غازان خان را بدانها واگذاشت، و ارغون نسبت بدانها احترام فراوان مبذول می داشت با اینهمه غازان چون اسلام آورد بخشیان و لامایان را واداشت که اسلام آورند و یا بولایات خویش بازگردند. باری بخشیان مسلمان به عنوان کاتب و شاید عارض در دستگاه تیمور نیز وجود داشته اند و منصب بخشی گری در دربار اعقاب تیمور غالباً مخصوص ترکان بوده، و گاه در دربار گورکانیان هند نیز لشکرآرایی و امیری به آنها واگذار میشده است، و در دستگاه بابر و اکبرشاه نیز ظاهراً عنوان بخشی گری مخصوص امرای سوار و یا عارضان سپاه بوده است. (از دایره المعارف فارسی به اختصار) : و بخشیان و امرا گفتند رفتن به بغداد عین مصلحت است. (جوامعالتواریخ رشیدی). و چون (غازان) در اوایل سن طفولیت نزد جد بزرگوار خویش اباقاخان می بود و او مایل براه و شیوۀ بخشیان و معتقد معتقدات ایشان، او را بیک دو بخشی بزرگ سپرد. (تاریخ غازانی ص 77). حکم یرلیغ بنفاذ پیوست که در دارالسلطنۀ تبریز و بغداد و دیگر بلاد اسلام تمامت معابد بخشیان وبتخانه ها و کلیساها و کنشتها خراب کنند. (تاریخ غازانی ص 85). پادشاه اسلام همواره با بخشیان بهم در بت خانه ملازم بود. (تاریخ غازانی ص 166). بتخانه ها و آتشکده ها و دیگر معابد... را خراب کردند و اکثر جماعت بخشیان بت پرست را مسلمان کردند. (تاریخ غازانی ص 188)
یکی از بخشهای سه گانه شهرستان زاهدان است، این بخش در جنوب زاهدان واقع است، و راه شوسۀ زاهدان به ایرانشهر از مرکز آن عبور می نماید و حدود آن به شرح زیر است: از طرف شمال به بخش زاهدان و بخش میرجاوه، از طرف خاور به شهرستان سراوان از طرف جنوب باختری به شهرستان ایرانشهر و از طرف باختر به بخش فهرج از شهرستان بم، خاش منطقه ای است جلگه ای و فقط دهستان گوشه در دامنۀ کوه تفتان قرار دارد در سایر قسمتهای بخش تپه های خاکی وجود دارد، هوای آن گرمسیر معتدل و مالاریائی است، این بخش طبق سازمان کشور تابعشهرستان زاهدان و دارای 9 دهستان به شرح زیر است: 1 - دهستان حومه 21 آبادی - 1000/ نفر 2 - گلنکور 5 آبادی - 1000/ نفر 3 - گوهرکوه 10 آبادی - 2000/ نفر 4 - گوشه 8 آبادی - 1500/ نفر 5 - نازل 15 آبادی - 2500/ نفر 6 - ایرندگان 24 آبادی - 3500/ نفر 7 - اسگل آباد 7 آبادی - 1000/نفر 8 - ده بالا 12 آبادی - 3000/ نفر 9 - کارواندر 19 آبادی - 1500/ نفر بنا بر آمار فوق بخش خاش از9 دهستان و 121 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده است و جمعیت آن 23000 نفر می باشد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
یکی از بخشهای سه گانه شهرستان زاهدان است، این بخش در جنوب زاهدان واقع است، و راه شوسۀ زاهدان به ایرانشهر از مرکز آن عبور می نماید و حدود آن به شرح زیر است: از طرف شمال به بخش زاهدان و بخش میرجاوه، از طرف خاور به شهرستان سراوان از طرف جنوب باختری به شهرستان ایرانشهر و از طرف باختر به بخش فهرج از شهرستان بم، خاش منطقه ای است جلگه ای و فقط دهستان گوشه در دامنۀ کوه تفتان قرار دارد در سایر قسمتهای بخش تپه های خاکی وجود دارد، هوای آن گرمسیر معتدل و مالاریائی است، این بخش طبق سازمان کشور تابعشهرستان زاهدان و دارای 9 دهستان به شرح زیر است: 1 - دهستان حومه 21 آبادی - 1000/ نفر 2 - گلنکور 5 آبادی - 1000/ نفر 3 - گوهرکوه 10 آبادی - 2000/ نفر 4 - گوشه 8 آبادی - 1500/ نفر 5 - نازل 15 آبادی - 2500/ نفر 6 - ایرندگان 24 آبادی - 3500/ نفر 7 - اسگل آباد 7 آبادی - 1000/نفر 8 - ده بالا 12 آبادی - 3000/ نفر 9 - کارواندر 19 آبادی - 1500/ نفر بنا بر آمار فوق بخش خاش از9 دهستان و 121 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده است و جمعیت آن 23000 نفر می باشد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)